نخست از این امام حمام که نسبتی هم مسلما با امام نقی دارند می خواستم تشکر کنم که در یوم الله ساندیس لطف کردند و برای شرکت مردم در مراسم پرفیض این روز توسط بابانوئل (علم الهدی) (حیف بابانوئل که بگم این پیرمرد خرفت شبیه اونه!) و دوستان، خطوط مترو شهر را رایگان نمودند. واقعا از الطاف خداوندی شما متشکریم ای امام و دوستان زبل. کاش هر روز می کشتی و بعدش حماسه ای می آفریدی و ساندیسی می دادی و خط مترویی رایگان می کردی. واللا از این الطاف اینقدر خوشمان می آید که یکراست می رویم و در مراسم باحال این عید نوظهور شرکت می کنیم و برای بقای شهنشاهی تو گدای به اعتبار رسیده از ته سوراخ دل دعا می کنیم باشد که مورد عنایت ساندیس های پر و پیمان شما بزرگوار قرار گیریم.
Thursday, December 29, 2011
Sunday, December 25, 2011
نامه يك تلخك به يك رهبر
سلام آقاي رهبر. حالتان خوب است كه انشاللا. ما هم گفتيم در اين بحبوحه نامهنگاري به جنابعالي دستي به قلم ببريم و چند خطي بنگاريم باشد كه باعث انبساط خاطر جنابعالي توسط اين عريضه كوتاه بيشتر فراهم آيد چون ميدانم كه اين نامهها جز براي انبساط خاطر شما براي امر ديگري به كار نيايد. خواهشمند است به تلخكان دربارتان هم امر بفرماييد تا اين نامه را كه از يك تلخك است بلندتر بخوانند تا بيشتر شاد شويد. پدرجان! من چون يك تلخكم ادبيات شيواي جناب نوريزاد را ندارم و به حكم تلخكي و همچنين راننده مترو بودن و ايضا مترو سوار بودن از اطاله كلام معذورم. عظماجان! مخلص كلام را كه جان كلام همه اين نامههاست ميخواهم خدمتت عرض كنم خوب گوش كن و هيچ مگو... غير قمر هم هيچ مگو... جان مادرت كه با يا علي از رحم مباركش افتادي فقط گوش كن. هي آورين آورين هم نگو كه بدمان ميآيد... جونم برات بگه آقاجان! پدر محترم! عطما و اين حرفها مخلص كلام اين است: "بابا عنتر! ولمون كن يه نفس راحت بكشيم... فلان فلان شده بوزينه ترياكي پيپ به دهن! ولمون كن بذار يه آب خوش از گلوي ملت پايين بره" ... واللا!!!
Sunday, December 11, 2011
شكار مترو جاسوسي توسط تلخك متروچي!
حالا كه بازار شكار هواپيماي جاسوسي و قطار نفوذي و ماشينهاي مخفي داغ شده من تلخك هم دلم ميخواهد اين برادران قاچاقچي يك مترويي چيزي از اونور آب شكار كنند بدن دست اين متروچيهاي فلك زده تا باهاش بتونن راحتتر مسافر جابجا كنند. واللا ثواب داره. بلا ثواب داره... حالا جاسوسي هم نبود اين مترو مهم نيست فقط يك مقدار سعي بشه از تكنولوجي آسانتري برخوردار باشه كه اين برادران مديران شهري توش نمونن و بتونن حركتش بدن و مردم رو الاف نذارن تو ايستگاهها.
Friday, December 9, 2011
نامه يك تلخك به محمد نوريزاد
با سلام و تهنيت به مناسبت اين همه نامه كه نوشتهاي و هي مينويسي. من شما را نميشناسم اما شنيدهام كه يك روزي طرفدار سر سخت عظما بودي. كلي نامه نوشتي و به تاريخ حال دادي. ميدانم اما خداييش به اين فكر كردي كه چرا اينقدر ما ايرانيها مثل خر در گل گير كردهايم. من دليلش را كشف كردم! چون هميشه در فشار مترو تونستم بخندم به اين دليل عمده رسيدم. خيلي مهم و خيلي تأمل برانگيز است. ما ايرانيها هيچوقت راست نميگوييم! هيچوفت از كردهمان ابراز پشيماني و ندامت نميكنيم مگر جايي كه به نفعمان باشد! از شاهزاده پهلوي بگير كه شانزده آذر خاندانشان را فراموش كرده تا موسوي و كروبي و خيليهاي ديگر كه خبري از اعدامهاي سالهاي شصت نداشتهاند. ما ملت با خودمان رو راست نيستيم برادر بزرگوار من. نميدانيم چه ميخواهيم و به كجا ميرويم. از اين كه اين همه نامه مينويسي از طرف مردم عادي كه هشتشان گرو نهشان است و عموي مهربان(تاريخ) از تو تشكر ميكنم، اما برادر بيا و مترو سوار شو تا بفهمي مردم چقدر نامههاي شما را ميخوانند. خدا قوت...
Tuesday, December 6, 2011
روز دانشجو مبارك
زندگي ماها دو جنبه داره. جنبه واقعي و جنبه مجازي. خداييش وقتي تو جنبه مجازي زندگيمون دوستان فراخوان ميدن من شاد ميشم! چون ميدونم كسي كشته نميشه حداقل. كسي فرياد نميكشه و باعث آلودگي صوتي نميشه. گاز اشكآور و آتشي نيست... و بابت اينها خيلي ممنون ميشم از خداي متعال! حالا نميدونم اين نيروهاي امنيتي و انتظامي چرا جنبه مجازي زندگي ايرانيها رو اينقدر جدي ميگيرند. هيچ خبري نيست آقايون. شما به واقعيتها بپردازيد. بريد و كساني رو كه تو صف سكه هم رو لت و پار كردند رو از هم جدا كنيد. صف نذري و ترافيكهاي نذري رو بپاييد كسي خلاف نكنه. اين جنبه مجازي زندگي رو بسپريد به جوونها كه باهاش نئشه بشن بزنن همه حكومتهاي توتاليتر رو درب و داغون كنند. مطمئن باشيد مردم با اين سوسول بازيا رگ هيچ جاشون نميجنبه. فقط يك هشدار! تو اين جنبه مجازي هيچ وقت خبر سكه و گوشت ارزون نذاريد يا يه وقت به سرتون نزنه از طريق اين جنبه مجازي بخوايد اعلام كنيد ديگه يارانه نميديم، چون مطمئن باشد يك جايي از مردم ميجنبه كه تا فلك الافلاكتون رو برباد ميده... از ما گفتن.
Saturday, December 3, 2011
حوزه علميه مترو
به سلامتي و تهنيت دوباره حوزه علميه مترو شروع به كار كرد جهت ارشاد آقايان و بانوان محترم و محترمه. اين بار اما بنده مشاهده كردم كه عزيزان طلاب جواني كه در حال گذراندن دوره مترو ميباشند علاوه بر استدلالات شفاهي به استدلالات كتبي هم روي آوردهاند و كنارشان چند جلد كتاب قطور مذهبي نيز گذاشتهاند. خدايي شاد شدم كه اين قشر ماقبل تاريخ هم رو به سوي چاپ و كتاب -كه از جمله مسببان اصلي مدرنيته در جهان بوده، آوردهاند. به هر حال تلخك متروسوار ورود طلاب جوان را به عرصه مدرن مترو و چاپ تبريك ميگويد و اميدوار است كه باز شدن اين حوزه علميه در متروهاي تهران باعث افزايش ديد و سواد اين عزيزان باشد...
Friday, December 2, 2011
بازگشت پيروزمندانه ديپلماتها و سفراي ايران اسلامي را به پيشگاه حضرتش تبريك ميگوييم
من، تلخك متروسوار و راننده اين مترو مجازي به همراه متروسواران ديگر، بازگشت پيروزمندانه ديپلماتها و سفراي ايراني را به كشور اسلامي ايران عزيز تبريك و تهنيت ميگوييم و آماده ارايه خدمات بيدريغ مترويي به اين عزيران و ايجاد انواع و اقسام فشار برا ايشان در متروهاي پايتخت هستيم. اميدوارم ناراحت نشويد كه از بهشت رانده شدهايد. اينجا در ايران آدم ميشويد به مولا...
Monday, November 28, 2011
جنبش مترو + 42
خبر مسرت بخش اضافه شدن واگنهاي مجلل و لوكس به ناوگان حمل و نقل قطار شهري موسوم به مترو باعث شور و شعف عميقي بين مردم هميشه مسافر شهر تهران و حومه اطراف آن شد به طوري كه جهت ديدن اين واگنها از ساعت پنج امروز صبح خيل مشتاقان و سينه چاكان مديرعامل مترو تهران در ايستگاهها صف كشيده بودند تا از فيض سوار شدن و تحمل فشار در اين واگنها محروم نمانند. مسافران عزيز ميدانند كه واگنهاي مجلل و تميز واجبي كشيده ايشان را در امر ايجاد شور و شوق وصفناپذير ياري بيشتري ميكند و فشارهاي ناشي از دوره گذار را در مترو بر آنها آسانتر و قابل تحملتر ميكند. صنف باطريفروشان و فالفروشان متروگرد از اين اقدام مديران شهري نهايت تشكر و قدرداني را ابراز كردند.
تشابه مترو و جامعه در حال گذار
مترو نمونه كوچكي از جامعه در حال گذاره. كافيه يك روز وارد مترو بشيد. ساعتي كه شلوغه و همه هول و ولاي رسيدن به محل كارشون رو داردن. از بالا و پايين و پشت و رو گذار رو ميتونيد با عمق وجودتون درك كنيد. هل نده آقا!... ما هم ميخوايم زود برسيم... يه ايستگاهه بذارين سوار شم... مردك هول نده خوب با بعدي بيا... آخ! واي! جون! شصت پام...
Saturday, November 26, 2011
مترو و شورت
برام خيلي جالب بود كه ديدم در عرض چند دقيقه يك فروشنده تو مترو با فروش شورت مردانه چقدر درآمد كسب كرد! حالا تو هي از فيثاغورس بخون و انيشتين. هي برو تحقيق كن ببين تأثير فلان چيز روي فلان چيز چيه. هي فوق بگير و دكترا! مدركت كاغذپارهاي بيش نيست وقتي نتوني مثل يك شورت فروش درآمد كني اون هم در عرض ايكي ثانيه... واللا!
Saturday, November 19, 2011
من كه راضيم
جناب پورمحمدي در و گوهري افشاندهاند كه البته من به شخصه تأييد ميكنم چرا كه با چشمان نيمه كور خودم در همهجا به خصوص مترو ميبينم كه مردم چقدر راضياند. جان مموتي اگر راضي نبودند يه اِهِني يه اوهونني نميكردند؟ راضياند كه نون پونصد تومن شد و هزار تومن نشد. راضياند كه تخم مرغ شانهاي شيش تومن شد و ده تومن نشد. واللا راضياند از اين كه ماهي نيم كيلو ميتونن گوشت بخورند راضياند از اين كه كشورشون مثل عراق و افغانستان نشده هنوز. به كي قسم كه مردم راضياند از اين كه براشون رييس جمهور انتخاب ميشه و ديگه لازم نيس يه جمعه شون رو خراب كنن براي رأي دادن! كي حالشو داره اون همه صف واسته. مردم راضياند از اين كه آقا بهشون اجازه داده شبها نوني داشته باشند و نفسي بكشند و جلو مستراح رفتنشون رو نگرفته. بله اين آخري خيلي مهمه. مستراح رفتن از اهم زندگي بشره كه تو منشور جهاني حقوق بشر گنجونده نشده!!!. مردم از همه اينها راضياند و گور باباي هركي ناراضي. يه عده غربزده كه به جاي مستراح خودمون ميخوان دسشويي فرنگي داشته باشن. ناراضي اينها هستن؟! بسازيد با همين مستراحهاي خودمون... واللا!
مترو و جنبش زنان
بالاخره جنبش زنان به مترو هم رسيد. واگن زنانه افزايش يافت و يك طرح باكلاس هم براي سوالات شرعي خواهران محترمه در مترو به اجرا گذاشته شد. ما هم صاحب جنبش مترويي زنان شديم و از اين به بعد زنها آزادند در واگنهاي زنانه شان حتي بيحجاب هم باشند. مسأله شرعي هم كه درجا پس از پياده شدن ميتوانند بپرسند. ما از اين نوع جنبشها نهايت حمايتمان را اعلام ميكنيم و ماجده عليا را به خاطر رعايت نكردن عفت عمومي و حقوق زنان مسلمان شديدا محكوم ميكنيم. خوب ماجده جان سوال شرعي داشتي ميآمدي مترو جواب ميگرفتي ديگر عريان شدن در انظار مجازي چرا؟
Wednesday, November 16, 2011
روزهاي دور از مترو
يك هفته بود از مترو دور شده بودم. رفته بودم شهرستان سري به مامان اينا بزنم. عروسي بود و وليمه حاجي خورون. امروز اومدم نفسي در هواي مترو تازه كردم.انگار يك هفته رفته بودم يه سياره ديگه! از هيچ جاي دنيا خبري نبود. آمريكا در منجلاب وال استريت داشت غرق ميشد و اروپا در مشكلات اقتصادي دست و پا ميزد. مردم عيدها را جشن ميگرفتند و عروسي بود و پايكوبي. دايي جان از آقا محمود احمدي نژاد به شدت طرفداري ميكرد و برادرجان تازه دامادمان از آزاديهاي مردم در همه چيز سخن ميگفت و سفره پر از نان ما جماعت ايراني. پسرداييهاي مكانيكم خانه خريده بودند و پسرعموهاي سيكل نداشتهام ماشين و سركوفت مادرجانمان كه با فوق ليسانس چي شدي بچه؟!!! خلاصه همه خوب بودند و شكمها همه سير و دست ها بر آسمان ميساييدند جهت شكرگزاري.نه خبري از تهديد نظامي بود نه خبري از انفجار چند روز پيش در تهران. همه بيخيال. دغدغه زنها رفتن به اين عروسي و آن وليمه و دغدغه مردها يارانههاشان. ما هم خدا رو شكر كرديم كه شهرستان ما مترو ندارد. اما خداييش دلتنگ مترو شديم...
Tuesday, November 8, 2011
مترو و فرهنگ انتظار
انتظار از در و دیوارش می باره. تیک تاک ساعت های دیجیتال مترو دقیقه به دقیقه به مسافران محترم گوشزد می کنن: منتظر باشید، منتظر، شاید این دقیقه بیاید، شاید هم نه! و وقتی می آید جا برای سوار شدن نیست پس دقایق دیگری صیر کنید که الصبر مفتاح الفرج!!
Monday, November 7, 2011
جنگ!!
این مردمان غربی هم دیوانه شده اندها! اسراییل هم زده به سرش با اون بابای الدنگش آمریکا! می خوای چوب تو لونه زنبور کنی که چی؟ بذار بمبه رو بسازن باباجان... کاری به شماها که ندارن. می خوان چند صباح دیگه حکومت کنن. فوقش صدسال دیگه مثل کره شمالی می خوان باشن. مگه کره تهدیدتون می کنه ازش می ترسین؟ ایران هم همینه. یه چند صباحی مردم رو می چاپن و بعدش یه طوری می شه. عمرشون تموم می شه، یه بلایی سرشون می آد. شماها چرا خونتون رو کثیف می کنید. مهم مردمن که اصلن هم براشون مهم نیس چی بشه.خوششون هم داره می آد که شیشه نوشابه ای آنجاهاشون باشه... اونجوری شدن مردم می فهمین؟ اونجوری!!! بیخود تو بوق و کرنا هم نکنید. اینایی که تو برنامه نوبت شما تماس می گیرن که همه مردم نیستن. همه مردم تو مترو هستن که اصلا این قضیه براشون جدی نیس. آره بابا... واللا.
Sunday, November 6, 2011
مترو وفشار قبر
آقا خداییش روزی یک دفعه، آن هم صبح ها از ساعت هفت تا نه صبح یا بعد از ظهرها ساعت پنج تا هفت سوار مترو بشید اگر از شب اول قبر و فشار قبر می ترسید. ترستون می ریزه.... واللا...
Thursday, November 3, 2011
دخترکش
احسنت! احسنت! صحنه را دیدم! آقا خوب کشتی. خوب! لوله تفنگ را گرفتی طرف سه دخترت... خوب بود. خیلی خوب بود. می فهمم چه عذابی کشیدی. می دانم این تصمیم تصمیم سختی بوده. آفرین به غیرتت مرد! نمی تونستی فلاکتشون رو ببینی تو این لجنزاری که برای همه ما ساختن. می دونم از سر اجبار اسلحه قاچاق می کردی. از زور افسردگی به شیشه پناه بردی و از سر غیرت! دختراتو کشتی. احسنت. اما کاش لوله تفنگت رو طرف دیگه ای می گرفتی. کاش بمب به خودت می بستی و چند تا از این آقایون رو نفله می کردی! قهرمان می شدی به مولا. توکه می خواستی بمیری قهرمان می مردی. دیگه بهت نمی گفتن قاتل! می گفتن قهرمان. با این حال مرحبا به اون غیرتت آشغال...
Wednesday, November 2, 2011
واکسن اختلاس
دیگه مردم واکسینه شدن جانم. میتونی هرقدر دوست داشتی از پولاشون بلند کنی و اونا جیکشون هم در نمی آد. می تونی از بانک ملی برداری یا صادرات یا شستا و هر جا دوست داری بعد هم مثل مجلس شستتو بیاری بالا و بگی بیل...! مردم اینقدر از این واکسن ها تو دوره های مختلف خوردن که دیگه آخ هم نمی گن.شاید دوره امام زمونه که مردم از جیب همدیگه می تونن پول وردارن؟ به هر حال بدو که بازار اختلاس داغه. فقط مواظب باش پات رو دم آقا نباشه که پدرتو با کش شلوارش درمی آره. بذار آقا هر چی دوس داره از آستان قدس رضوی و ایران خودرو و کمیته امداد و اوقاف و امامزاده ها نوش جون کنه و بفرسته برا فلسطینی ها. من و تو رو سننه؟ یارانه ات رو بگیر و خفه شو این قدر هم واق واق نکن پدر صلواتی. رییس جمهور و مجلس هم به تو ربطی نداره. ما خودمون همه کاراشو می کنیم. ملت خر که حکومت حالیشون نیس. تا ما هستیم غصه نخورید. حجابتون رو هم رعایت کنید که ارزش ها به خطر نیفته. پول مفت داره می آد در خونتون عربده کشی هم می کنید ملت مفتخور!!!!
Sunday, October 30, 2011
شيث و مترو
امروز تو مترو به اين فكر ميكردم كه اين بازيكناي بي اخلاق ما خوب اگه خيلي از اين كارا خوششون ميآد بيان دم مترو. ساعت هفت و هشت خوبه. چون خيلي متروها شلوغه و مطمئناً با حضور اونها شلوغتر هم ميشه. در مترو كه باز شد همه هل ميدن و به بهانه هل دادن هم شده راحت ميتونن كارهاي خلاف عفت عمومي هم انجام بدن! دوربيني هم نيس و اينقدر هم آدم زياده! مهمتر اينكه مردم به اين كار شما افتخار هم خواهند كرد چون اينقدر در آنجايشان جا زياده كه شما آنجا گم ميشويد... اي...واي
نم نم بارون...
برای سیاه نمایی دیروز فیلمی گرفتم از ایستگاه مترو چارراه ولی عصر. چند روزه بارون تهران رو پیدا کرده و پته خالیباف و مموتی رو ریخته رو آب! این ایستگاه زیر تئاتر شهره و خداییش خطر داره اینطوری آب چکه کنه از هرجاش. ابته خوب مثل همیشه مهم اینه که این چیزهای کوچیک چیزی از ارزش های انقلابمون کم نمی کنه و مردم همیشه به آرمان ها توجه می کنن نه به مشکلات. اگر حرف اول کلمه مشکلات رو برداریم هم شکلات می مونه و مردم کامشون رو شیرین می کنن. بی خیال بابا... ای...وای
Saturday, October 29, 2011
مترو، ازدواج و باقي قضايا...
ما نفهميديم ديروز روز تولد كوروش، بابابزرگ ايرونيا بود يا فاطمه خانم و علي آقا با هم نومزد شدن يا ازدواج كردن اما يه چيزي كه جالب بود كمبود سالن تو تهران بود كه كاملاً مشهود بود. اينقدر سالنهاي تهران تو اين روز عزيز درگير برگزاري شادي و سرور بودن كه خاليباف، كدخداي ده شلمرود تصميم گرفت تو راهروهاي مترو براي مسافرين محترم مترو، جشن و سرور برپا كنه. و چه جشن و سروري!!! شهرياري عزيز كجا بودي كه رفيقت آبروتو برد. ميآمدي كمي ادا و اطوار هم تو در ميآوردي، خاله نرگس و عمو پورنگ هم كه نبودن!! گرچه دير رسيدم اما گلهاي پرپر شده و شيرينيهاي خورده شده نشان از استقبال گسترده مردم ازدواج دوست ايران ميداد. اي...واي
Tuesday, October 25, 2011
مترو و سرشماري نفوس
آقا هل نده! بيشعور نكن! حيوووووون! ريدم تو اين مملكت! ك...رم تو آقا ! اين جملات و كلمات خوشگل هر روز تئ مترو نقل دهن همهاس. هر روز هر روز و هر روز و همه ميدونن كه مملكتي داريم! همه بيشعور و همه حيوون! و آقا اون طرف تو مترو سخنان لطيفي ازشون پخش ميشه: سرشماري اس اساس اركان پيشرفت جامعه است. نقطه! مقام معظم رهبري! خداييش مقام جان اين هم شد پيشرفت؟ كشت و كشتار كه كردي دولت كه خودت تعيين كردي. وزرا رو هم كه خودت عزل و نصب ميكني. رياست جمهوري رو هم كه ميخواي ددر كني. جان عمهات اين چه فرقي كرد با ممدرضاشاه بدبخت كه خدا پدر و مادرش رو بيامرزه حداقل يه خورده آزادي ميداد به اين مردم... . عظماجان بذار مردم زندگي كنن. مطمئن باش اين سرشماري نفوس هم واسه اينه كه ببينن چند تا جوون هست برن جبهه و با آمريكا بجنگن. آقا ميخوام پياده شم! حيوون بذار پياده شم ايستگاه وليعصره! بيشعور... !اي ...واي
Monday, October 24, 2011
فرهنگ مترو سواري
صبح كه بيدار ميشوي لعنت ميفرستي كه باز هم روز شده و باز آفتاب تا بالاي سرت آمده و از پنجره بهت چشمك ميزنه. بعد چايي رو ميذاري و صبحانه رو ميخوري و تازه يادت ميافته جنگ از مترو شروع ميشه . فكر ميكني كه چطور از اين شلوغيا بايد جون سالم در ببري؟ چرا اين شلوغيا تمومي نداره؟ فكر ميكني و فكر ميكني تا به مترو ميرسي. اولش خوبه تا وقتيس ميرسي پاي ايستگاه. دوست داري اي كلاش خودت باشي و خودت اما هوار هوار انسان اينجا واستادن و بهم محبت دارن. همه محترم و خوش ذوق براي سوار شدن به مترو چون شهروندان نمونه كنار هم ايستادن. حتي تصورش را هم نمي كني دو دقيقه ديگه كه متر از راه ميرسه اين آدمهاي نجيب به چه جانوران درندهاي تبديل ميشن! خدا به دور از هل دادن و هجوم كه به صغير و كبير تو اين حملهها رحم نميشه. خوشحالي رو اونجا ميتوني درك كني كه يه فضايي و يه جايي بتوني تو اين شلوغيها برا خودت دست و پا كني. مترو محل خوشحالي اين روزاي من شده! مي دوني عادت كردم به اين جنگ و جدالها. تو اين جنگ و جدالها بعضي وقتها فحشهايي به حكومت مي دم آبدار! چيكار كنم خوب به همين مبارزه هم دلم خوشه....
Saturday, September 17, 2011
مترو جان
سلام بر مترو دوستان و مترو سواران عزیز و گل. از امروز ما هستیم و شما و مترو. حرف های متر. عمو مترو آقا مترو. می خوام از مترو بگم و از مردم متروسوار. از مترو بگم و متروچی ها. اول از همه می خوام تشکر کنم از متروچیهای گل و گلاب که این آخوندا رو از متروها جمع کردن! دیگه واقعن اسلام داشت به خطر میافتاد! چقدر دختر خوشگل و طناز جمع می شدن دور این ها! خداییش مردم به این مومنی نوبره تو دنیا! از یه طرف فحش می دان به آخوندا و ملاها از یه طرف دیگه.... ا... اکبر!!!!1 این روزا خیلی خطا شلوغه. امروز رفت و برگشت نیم ساعت منتظر بودیم. چقدر فحش دادن مردم اما خداییش همدیگه رو فقط فحش دادن. اون بالایی زیاد نگران نباشه. اون بالایی کارش درسته. می دونه چی کار کنه که مردم اصلن یادشون بره تقصیر اوناس. مردم مظلوم و جان تو کف ایران هم جماعت نازنینی هستن. تا می بینن یکی قدرت داره به جای این که کمی از قدرت و ظلمش کم کنن می رن پابوسش تا شاید کمی استخون براشون پرت کرد. . خلاصه امروز مترو خیلی حال داد...1
Subscribe to:
Posts (Atom)