Monday, August 20, 2012

آخ اگه مقر سازمان ملل تهران بود...

فقط تصورش رو بکنید، بله تصورش رو بکنید اگر مقر سازمان ملل به تهران بیاد، چه می شود!!! هر مجمع عمومی خودش یک ماه تهران رو تعطیل می کنه، تازه مجامع اقتصادی و یونسکو و این ها بمانند... آخ اگه مقر سازمان ملل تهران بود...

Saturday, August 18, 2012

حالمان خوب نیست

این روزها حال مترو خراب است. خیلی وقت شده به اینجا سر نزدم. چند صباحی فراغتی پیش نیامد. گرفتار بودیم. گرفتار هستیم و گویا گرفتار خواهیم ماند. قصد سیاه نمایی ندارم اما همین که قصدش را هم نداشته باشیم، خود سیاه است. 
هزار روز انگار می گذرد. مردم سیاه پوش روزها و شب های سپری شده و عمر خودند که در ماه رحمت، زحمت از آسمان به زمین می رسد. مردم هاج و واج ِ این زحمت، که می بینند آنها که باید به کمک بشتابند فکر خلق دیگر اند و ذکرشان حفظ مرزهای دیگر!
این روزها، در و پیکر مترو از هم وارفته، جمعیت خسته از روز و شب خود گوشه ای کز کرده اند، سکوت کنند انگی از خارج می خورند! به خیابان پا نهنذ، شورشی هستند و مرتد! پس کز کرده اند و می نالند تا نه سکوت کرده باشند و نه شورش، از روزگار می نالند، از گرانی شکایت می کنند و به در و دیوار فحش می دهند تا سکوت را شکسته باشند و ناراضی بنمایند!
مردم دیگر فریادی در گلو خفته ندارند... دیگر همراه با فریاد خفته اند. چشم دوخته اند به متروچی، شاید کمی بخنداند آنها را اما امروز دست های او هم خالی است. مترو هم برای خودش می رود، پیچ در پیچ ، یک بار با سرعت و بار دیگر به کندی، چه چیز این مترو را در مسیر تاریک نگه می دارد تنها خدا عالم است...