Friday, December 9, 2011

نامه يك تلخك به محمد نوريزاد

با سلام و تهنيت به مناسبت اين همه نامه كه نوشته‌اي و هي مي‌نويسي. من شما را نمي‌‌شناسم اما شنيده‌ام كه يك روزي طرفدار سر سخت عظما بودي. كلي نامه نوشتي و به تاريخ حال دادي. مي‌دانم اما خداييش به اين فكر كردي كه چرا اينقدر ما ايراني‌ها مثل خر در گل گير كرده‌ايم. من دليلش را كشف كردم! چون هميشه در فشار مترو تونستم بخندم به اين دليل عمده رسيدم. خيلي مهم و خيلي تأمل برانگيز است. ما ايراني‌ها هيچوقت راست نمي‌گوييم! هيچوفت از كرده‌مان ابراز پشيماني و ندامت نمي‌كنيم مگر جايي كه به نفعمان باشد! از شاهزاده پهلوي بگير كه شانزده آذر خاندانشان را فراموش كرده تا موسوي و كروبي و خيلي‌هاي ديگر كه خبري از اعدام‌هاي سال‌هاي شصت نداشته‌اند. ما ملت با خودمان رو راست نيستيم برادر بزرگوار من. نمي‌دانيم چه مي‌خواهيم و به كجا مي‌رويم. از اين كه اين همه نامه مي‌نويسي از طرف مردم عادي كه هشتشان گرو نه‌شان است و عموي مهربان(تاريخ) از تو تشكر مي‌كنم، اما برادر بيا و مترو سوار شو تا بفهمي مردم چقدر نامه‌هاي شما را مي‌خوانند. خدا قوت...

1 comment:

  1. وقتی بدبین بشیم دیگه واقع بین نیستیم."هیچوقت"یعنی بدبینی.کارای بزرگ و ارزشمند آدما رو باید دید وحتی بیشتر از اشتباهاتشون.

    ReplyDelete